مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» جايگاه مديريت علمي در ورزش

مدیریت ورزشی شاید در نگاه نخست و از دید عموم ساده ترین كار محسوب شود كه بسیاری از مردم در پی نتایج ورزشی و یا در سطوح قهرمانی و بین المللی به سادگی و پیش از هر موضوع دیگر، مدیران آن رشته را نقد می كنند و بیشترین مسائل را به پای مدیر می نویسند!

اما واقعیت این است كه مدیریت ورزشی متأثر از ویژگیهای بسیار از جمله شخص مدیر است و امروزه، در بسیاری از محافل ورزشی نقادی آن بسیار شایع است.

در بسیاری از مواقع شاهد این موضوع بوده ایم كه در پی شكست و یا پیروزی برای یك رشته ورزشی در كنار بررسی عوامل مختلف اجرایی ورزشی و مباحث آن، درباره نقش مؤثر یا غیرمؤثر یك مدیر و یا مدیریت ورزشی آن بحث های داغی در گرفته است. نتایج حاصل از این مباحث حول محور تصمیمات صحیح یا نادرست یك مدیر می گردد كه او را موفق یا ناموفق بخوانند.

اما این موضوع كه تا چه حد این نوع مباحث برپایه اصول علمی و دقیق و كارشناسی صورت می گیرد خود قابل تأمل و پرسش است.

امروزه مدیریت و نقش آن از یك جایگاه علمی و تكنیكی برخوردار است و بسیاری از آن كارشناسان نه فقط در حوزه ورزش بلكه در سطوح مختلف مدیریتی در رشته های مختلف اعم از فرهنگی، هنری، علمی و اقتصادی و... بر این نكته صحه گذارده اند.

كارشناسان بر این باورند كه مدیریت به عنوان یك موضوع علمی و هنری دارای نیازهای ذاتی و اكتسابی خاصی است تا در پی آن یك مدیریت بتواند با تصمیمات درست و تحولات به موقع از عهده وظایف خود به خوبی برآید و سیستم خود را كارآمد و یا آن را منزوی و ناكارآمد كند.

مدیریت در ورزش در سطوح مختلف نیاز به برنامه ریزی، هدایت و كنترل، سازماندهی مناسب، كارگزینی درست، هماهنگی و بودجه ریزی و گزارش دهی دقیقی دارد.

برای این مهم و وظایف اساسی ضروری است كه یك مدیر از همگی این نكات مطلع باشد و تلاش كند با بهره گیری از مشاورین مجرب، سازمان متبوع خود را هر چه بیشتر به سمت دستیابی به اهداف مدون خود یاری دهد.

●مدیریت و بهره وری در ورزش

مدیریت مقوله ای است مهم و اثرگذار در هدایت سازمانها كه توجه به آن به عنوان عامل موفقیت به شمار می رود.در گذشته های نه چندان دور صرفاً مدیران، به عنوان عامل موفقیت معرفی می شدند اما با رشد و توسعه جهان در زمینه های مختلف، شاهد تغییر نگاه ها نسبت به مقوله مدیریت نیروی انسانی هستیم.

اینها گفته های مهندس امیررضا واعظی آشتیانی كارشناس ارشد مدیریت صنعتی درباره مدیریت بهره وری در ورزش است. وی می گوید: سازمان نقش مهم و ارزشمندی در موفقیت سازمانی ایفا می كند و این مدیریت است كه با تلفیق هنر مدیریت و علم مدیریت كه امری اجتناب ناپذیر است در سازماندهی سازمان خود تلاش می كند تا به اهداف تعریف شده دست یابند. اكنون در جهان توسعه یافته، دیگر سرمایه های مادی و طبیعی را به عنوان یك عامل موفقیت به شمار نمی آورند بلكه نقش نیروی انسانی را به عنوان یك عامل مهم تر و اثربخش در تولید فكر و اندیشه در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، سیاسی، هنری، فرهنگی و ورزشی معرفی می كنند. به این معنی كه تنها فرد مدیر به تنهایی نیست كه سازمان را به موفقیت می رساند. بلكه نیروی مولد به همراه علم و هنر مدیریت است كه تجلی بخش موفقیت ها به شمار می رود. مدیر مجموعه، وظیفه دارد از منابع موجود در سازمان به خصوص نیروی انسانی آموزش دیده بهره برده و به سمت پویایی حركت كند. آنچه كه مسلم است اگر مدیر در هر سازمانی محور فعالیت خود را براساس نیروی انسانی ماهر، متخصص و آموزش دیده استوار كند به طور حتم كارآمدی و بهره وری سازمان را بالا و با توجه به نیروی انسانی آموزش دیده و متخصص در رشد و بالندگی سازمان كمك می كند.

وی تصریح می كند: اگر پدر علم مدیریت را احضار كنند نسخه ای بهتر از نیروی انسانی آموزش دیده و متخصص تجویز نخواهد كرد!

واعظی آشتیانی درباره بهره وری و ارزیابی آن در ورزش می گوید: این مبحث جدیدی است كه اساس «شناخت بهره وری» یكی از ویژگیهای مثبت در بخش ورزش است و به دنبال آن پرورش و ارتقای سطح دانش نیروی انسانی و گره زدن فعالیتهای آكادمیك با نیازهای استفاده كنندگان از آن را دنبال می كند.

اما چگونه بهره وری در ورزش را با روشهای علمی می توان اندازه گیری كرد؟او در پاسخ به این پرسش می گوید: یكی از موارد كاربردی بهره وری، مقایسه نظام در یك واحد زمانی با مقایسه یك نظام در طول زمان است كه در واقع عملكرد كلی آن نظام را مورد ارزیابی قرار می دهد و این خدمت را به مدیران و برنامه ریزان می دهند كه تا چه اندازه از منابع موجود توانسته اند به خوبی استفاده و چگونه بهره وری در ورزش را بالا ببرند.

برای این منظور و ارزیابی دقیق وضعیت ورزش به لحاظ بهره وری و اندازه گیری مربوط به فعالیتهای سازمانی می توان آن را به هفت بخش تقسیم كرد: ورودی،آموزش، پژوهش، مسابقات، خدمات و تأسیساتی، عمران و خروجی. در نهایت بهره وری را می توان زائیده تعامل و روابط متقابل بین انسان _ تكنولوژی (سخت افزار) مواد، انرژی، سازمان و سیستم ها دانست كه در بخش تربیت بدنی و ورزش، انسان می تواند به عنوان محور قلمداد شود. هوشمندانه فكر كردن و عقلایی تصمیم گرفتن از خصوصیات بارز انسان بهره ور است.

وی تأكید می كند كه مجموعه ورزش كشور از پتانسیل موجود به خوبی استفاده نمی كند و باید تلاش كند تا با استفاده از مدیران هوشمند و آگاه، سیستم موجود در ورزش را به گونه ای ساماندهی و هدایت كند كه بتوان از توان علمی نیروهای ورزیده، بهره وری مناسب را داشت، و این نیروها را به سمتی هدایت كرد كه بتوان از توان و پتانسیل آنها در راستای اهداف سازمانی به خوبی بهره برد.

دكتر قراخانلو رئیس كمیته ملی المپیك نیز درخصوص دانش مدیریت در ورزش و عملیاتی كردن آن این دیدگاه را دارد: ما از بعد منابع سخت افزاری رشد خوبی در ورزش داشته ایم و شاید منابع انسانی موفق ترین بخش در این قسمت باشد. زمانی كه انقلاب به پیروزی رسید ۵ تا ۶ نفر دارای مدرك دكتری مدیریت و تربیت بدنی بودند اما هم اكنون به بیش از ۱۰۰ نفر رسیده است كه باید به این میزان تعداد معلمان، محققان و تحقیقات انجام شده را نیز در عرصه ورزش افزود.

قراخانلو با اشاره به استعدادهای بی نظیر موجود ورزش كشور گفته است كه به یك مدیریت علمی و نظام مند برای بهره مندی بهینه نیاز است.وی اضافه كرد،من در نشست هایی كه با افراد خارج از كشور داشته ام متوجه شده ام آنها استعداد ایرانیان را عجیب می دانند و واقعاً به این حرف ایمان دارند. برخی مواقع من احساس می كنم كه شاید آنها غلو می كنند، اما لیندنر می گوید كه شما از نظر استعداد خوشبخت ترین كشورها هستید.

اما وی از دیگر سو می افزاید: هرچند ورزش ایران رو به جلو حركت می كند، اما سرعتش كند است. در یك نگاه واقع بینانه می توان گفت نسبت به بسیاری از رقبای جدی خود عقب هستیم و باید تلاش زیادی برای كم كردن فاصله ها انجام دهیم كه به نظر می رسد در این زمینه باید از دانش مدیریت بهره بیشتری ببریم و مباحثی از جنس مدیریت را بیشتر عملیاتی كنیم. اگر این مهم صورت پذیرد بسیاری از مشكلات مالی حل خواهد شد.

●روزمرگی در ورزش

هم اكنون اكثر فدراسیونهای ورزشی برنامه های بلندمدت ۵ تا ۱۰ساله تدوین كرده اند. این برنامه رویكردی به سوی مدیریت علمی ورزشی در كشور است.

قراخانلو در این باره می گوید: باید از سطحی نگری در ورزشی كه سالهاست گریبان ورزش كشور را گرفته است رها شویم و مدیریت علمی را جایگزین این سطحی نگری ها كنیم. واقعیت تلخ و تاریخی كه در طول دوران ورزش ایران وجود داشته است همین نداشتن مدیریت علمی است.برخی تصور می كنند كه مدیریت علمی یك واژه لوكس است!

وی می گوید: در روزمرگی افتادن از دیگر مشكلات اصلی ما در ورزش است چرا كه برنامه ریزی جدی نداریم و سبب شده تا هم اكنون از این خلأ رنج ببریم. هم اكنون ضعف جدی برای پیوند دانشگاه ها با بخش اجرایی ورزش داریم كه باید با تلاش كارشناسان از بین برود.

كارشناسان درخصوص عدم وجود اراده ای برای علمی شدن در كشور به ویژه در سطوح مدیریتی مباحث متعددی را تاكنون ارائه داده اند.پوركیانی مدیركل تربیت بدنی دانشگاه شهید بهشتی در مبحثی در این خصوص می گوید: استقبال كم مسئولان ورزش كشور از برنامه های علمی، این ذهنیت را تداعی می كند كه اراده ای برای علمی شدن ورزش كشور وجود ندارد.متأسفانه بسیاری از فدراسیونها و ادارات كل به راحتی به دانشجویان اجازه نمی دهند كه درخصوص مسائل مختلف مدیریتی از جمله رضایت شغلی كاركنان، رفتارهای سازمانی و از این نوع موضوعات پایان نامه تهیه كنند و بنویسند!

ما برای علمی كردن ورزش در ابتدای راه هستیم و هنوز نسبت به مسائل علمی داخلی و نتایج تحقیقات محققان كشورمان اقبال نشان نمی دهیم.

●مدیریت نوین جایگزین مدیریت سنتی

وجود فاصله میان علم و ورزش موجب بروز انتقادات بسیار مدیران و كارشناسان ذیربط شده است.

بهروز منتقمی مدیركل تربیت بدنی استان اصفهان در این باره می گوید: مدیریت نوین در ورزش كشور باید جایگزین مدیریت سنتی شود. باید با ایجاد زیرساختهای ورزشی گام مؤثری در دگرگونی ورزش كشور برداریم و با كاهش فاصله میان علم و ورزش از مدیریت سنتی كه همواره ورزش كشور از آن رنج برده است، فاصله بگیریم و از نظر ملی _ كاربردی این نوع مدیریت را جایگزین كنیم.

وی می گوید: در دنیایی كه با شتاب به سوی مدیریت نوین و علمی گام برمی دارد باید ما نیز در عرصه مدیریت ورزش گامهای بزرگتر و با سرعت بیشتری برداریم.محمد احسانی دارای دكتری مدیریت ورزش از دانشگاه منچستر انگلستان در این خصوص گفته است: اگر بخواهیم با جهان در سطح ورزش نزدیك شویم راهی به جز رفتن راه كشورهای پیشرفته در ورزش نداریم. امروزه دیگر وقتی برای آزمون و خطا نداریم و باید زیركتر شده و راه هایی را كه تجربه های موفقی در پی دارد، انتخاب كنیم.

برای این كار باید به منابع علمی و تحقیقاتی كه نتایج موفقی داشتند رجوع كرد و نباید در این كار تعصبی نشان داد چراكه در تمام دنیا نیز از ابعاد مختلف فرهنگی ما استفاده می كنند.

شواهد نشان داده است كه كشورهایی كه در زمینه ورزش موفق بوده اند برای رسیدن به اهداف خود ابتدا برنامه ریزی و روش های اجرایی آن را طراحی كرده اند. ما نیز باید ابتدا اهداف خود را براساس بودجه، منابع مالی و انسانی موجود تعریف كنیم و روش اجرایی مناسبی برای آن به دست آوریم و سپس گام در این راه بگذاریم. بررسی كنیم ببینیم كه ابتدا در كشور ما كدامیك از ورزش همگانی یا قهرمانی مقدم و یا اینكه هركدام در نوع خود در اولویت هستند و سپس برای آنها برنامه ریزی كرد.

منبع:روزنامه همشهري

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   ساخت وبلاگ   |   روانشناس ایرانی در لندن  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده